امام باقر علیه السلام به جابر فـرمـود: جابـر! به خـدا سـوگنـد، فاطمه علیهاالسلام با شفاعت خـود در آن روز شیعیان و دوستـانـش را از میان اهل محشـر جدا میسازد. چنان که کبـوتر دانه خـوب را از دانه بد جدا میکند.
هنگامى که شیعیان فاطمه همراه وى به در بهشت مـیرسند، خداوند در دلشان مـی افکند که به پشت سـر بنگـرند. وقتـى چنیـن کنند، نـدا مـیرسـد: دوستـان مـن! اکنـون که شفـاعت فـاطمه را در حق شمــا پذیرفتم، نگران چه هستید؟
آنان عرضه مـیدارنـد: پـروردگارا! ما نیز دوست داریـم در چنیـن روزى مقـام و منزلت مـا بـراى دیگـران آشکـار شود.
ندا میرسد: دوستانـم! برگردید و بنگرید و هر که به خاطر دوستى فاطمه شما را دوست داشت و نیز هـر که به خـاطـر محبت فـاطمه به شما غذا، لباس یا آب داده و یا غیبتـى را از شما دور گردانیـده، همراه خود وارد بهشت کنید. منبع: فاطمه الزهرا بهجت قلب مصطفی ص67
اسماء همسر جعفر طیار نقل می کند که در لحظه های پایانی عمر حضرت، متوجه آن بزرگ زنان عالم بودم، ابتدا غسل کرد و لباسها را عوض کرد و در خانه مشغول راز و نیاز با خدا شد. جلو رفتم، فاطمه (سلام الله علیها) را دیدم که رو به قبله نشسته و دست ها را به سوی آسمان برآورده، چنین دعا می کند:
الهی و سیدی اسئلک بالذین اصطفیتهم و ببکاء ولدیٌ فی مفارقتی ان تغفر لعصاة شیعتی و شیعة ذریتی
(پروردگارا، بزرگوارا، به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریه های حسن و حسین در فراق من، از تو می خواهم گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان مرا ببخشایی)-نهج الحیاة ص148